جدول جو
جدول جو

معنی زید عمری - جستجوی لغت در جدول جو

زید عمری
(زَ)
ابن اسلم العمری المدنی. وی فقیه و مفسر و اهل مدینه بود. او را تفسیری است که پسرش عبدالرحمان آن را از او روایت کرد و بسال 136 هجری قمری درگذشت. : وهم در این سال زید بن اسلم العدوی که به فقاهت و دانش از امثال و اقران امتیاز داشت به مثابه ای که در مدینه چهل فقیه در جلسۀ درس او جمع می شدند به اجل طبیعی درگذشت. از محمد بن اسماعیل بخاری نقل است که زید بن اسلم به صحبت شریف امام زین العابدین سلام الله علیه آمد و شد می نمود و از آن حضرت استفاده می فرمود. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 206)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
ابن الاصم العامری. خواندمیر آرد: و هم در این سال زید بن الاصم که پسرخالۀ ابن عباس رضی الله عنهما بود و از خالۀ خود ام المؤمنین میمونه روایت داشت وفات یافت. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 176)
ابن عبدالرحمن بن عوف. از شجاعان قریش بود و در وقعهالحره بسال 63 هجری قمری به قتل رسید.
ابن لیث بن سودبن اسلم. از اجداد جاهلی است و فرزندانش بطنی از قضاعه از قحطانیهاند.
ابن الجهم. او را پنجاه ورقه شعر است. (ابن الندیم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
ابن صوحان بن حجر العبدی، از بنی عبدالقیس از طایفۀ ربیعه. وی تابعی و از اهل کوفه بود. از حضرت علی و عمر روایت دارد. او یکی از رؤسا و شجاعان بود. وقایع الفتح را دریافته و در جنگ نهاوند دست چپش قطع گردید و در جنگ جمل به قتل رسید (36 هجری قمری).. رجوع به حبیب السیر چ خیام و البیان و التبیین ج 1 ص 94، 95 و عقدالفرید ج 3 ص 306 و ج 5 ص 74 و تاریخ الخلفا ص 126 و منتهی الارب شود
لغت نامه دهخدا
ابن یزید عمری. وی گفت: از وهیب بن الورد شنیدم که میگفت: عمر بن عبدالعزیز به این ابیات تمثل می جست:
یری مستکینا و هو للهو ماقت
به عن حدیث القوم ماهو شاغله
و ازعجه علم عن الجهل کله
و ما عالم شیئا کمن هو جاهله
عبوس عن الجهال حین یراهم
فلیس له منهم خدین یهاز له
تذکر مایبقی من العیش آجلا
فأشغله عن عاجل العیش آجله.
(از سیرۀ عمر بن عبدالعزیز ص 233)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زید عمره
تصویر زید عمره
عمر او بر افزون باد، (پس از ذکر نام کسان در نامه ها و غیره آید)
فرهنگ لغت هوشیار